حتی اگر تظاهر کنم که همه چیز مثل قبل است، حتی اگر تظاهر کنم که آب از آب تکان نخورده، حتی اگر لبخند بزنم، بگویم خوبم
من و تو که میدانیم، مثل قبل نیست، آب از آب که چه بگویم، طوفان شدو خیلی چیزها را با خودش برد، لبخند هم میزنم، از ته دل که نه، از آن سرهاش، بهتر از هیچی است که بلخره..
میدانی، دل که ببندی، به یک نفر که بگویی مهم، مهم است، مثل قول های مردانه، از آنها که ته ندارد، مثل سرم بره قولم نمیره ها.. دل که بکند، تو هستی و قولت.. که تا ابد نگهش میداری حتی اگر دلت صاف نباشد، حتی اگر دیگر دلت گرم نباشد به بودنش.. دلت که سرد شد..طول میکشد تا گرم شود.. اگر بشود..اگر..
آدمی به خودی خود نمی افتد اگر بیفتد از همان سمتی می افتد که تکیه کرده است..